هلیا دوستمحمدی

*~مادر~*😍

1398/1/27 23:04
نویسنده : نازنین خانوم
666 بازدید
اشتراک گذاری

یک چیزهایی هیچ وقت عادی نمی شوند ،بچه دار شدن مثل یک جادوست مثل افسانه ای شیرین و عجیب وغریب که سخت می شود باورش کرد .اخر چطور می شود یک دفعه مادر شد.


همین که اولین بارنقطه ای تپنده را نشانت می دهند و می گویند این بچه شماست همه چیزتغیر می کند. دستت را می گذاری روی شکم و حس می کنی ازهمین حالا باید قوی ترشوی،بایدمحافظت کنی از این نقطه تپنده کوچک ، باید حامی اش باشی،همراهش باشی.

شروع به تکان خوردن که میکند فکر می کنی دیگرخودت نیستی،دیگرپاهایت روی زمین نیست.

لذتی وجودت را می گیردکه با کمتر چیزی قابل قیاس است ، با گذشت هر روز و هر ماه چقدر عاشق تر می شوی، چقدرقلبت می تپد برایش، برای اویی که هیچ نمی دانی چه شکلی خواهد بود . چشم هایش ،دهانش ، انگشت هایش .

از همین روزهاست که نگرانش میشوی ، که چرا تکون نمی خورد، چرا نمی چرخد ، چرا با لگدهایش نمی گوید من اینجام .

بارداری مثل یک جورجادوست ، جادویی که همه چیز را تغیر می دهد جادویی که تو را تغیر می دهد. و دیگر اسمت را برای همیشه عوض می کند. بعد از این کسی هست که تورا مادر صدا خواهد کرد

مادر😍
پسندها (2)

نظرات (1)

🥀نوزیتا🥀🥀نوزیتا🥀
28 فروردین 98 9:20
انشالله بسلامتی
نازنین خانوم
پاسخ
ممنون